۱۳۸۱ آبان ۱۰, جمعه

گفتی:«برو »
رفتم
گفتی:«عاشق خام نمی خواهم»
پختم
سوختم
خاکسترم را بادها بردند به هفت دریا،به هفت بیابان
دیگر «من»ی درمیان نمانده تا عاشقت شود
تا عاشقش شوی
...
بی خویشتنم کردی ...

هیچ نظری موجود نیست: