۱۳۸۳ فروردین ۱۰, دوشنبه

اسم دختر همكارم «ثنا »ست وسه ونيم سالشه .همگي رفته بوديم شمال
توي خونه اي كه گرفته بوديم چند تا مرغ وخروس هم داشتند.ثنا رفته بودتا با اونابازي كنه.بعد از چندلحظه برگشت وگفت:
!!!مامان باطري اين مرغه ضعيف شده ‏،‏بد مي خونه
...
چه قدر بچه هامونو دور از طبيعت بزرگ مي كنيم؟

هیچ نظری موجود نیست: