۱۳۸۱ مهر ۲۱, یکشنبه

تيم فوتبال بُرد دلمان يخ كرد
هر از چندگاهي، افتادن چنين اتفاقاتي براي ملت ما
از نان شب! هم واجب تر است.غرورملي يك ملتي اگر
آسيب ببيند ،ديگر با هيچ دوايي خوب نمي شود .
بعضي وقت ها حالم خيلي گرفته مي شود كه مي شنوم
مردم عزت نفسشان را از دست داده اند،
كه از خود بودنشان حظي نمي برند،
كه فكر مي كنند خيلي هيچند!
كه از تاريخ بيرون افتاده اند، ديده نمي شوند
كه در دنيا آنان را بجز با نام چند بناي تاريخي ويك تاريخ مرده
بيشتر نمي شناسند ،
كه آنان را وقتي مي بينند كه حادثه اي اتفاق افتاده باشد
كه اول نيستند، اخر هم نيستند بلكه جايي آن وسط ها گم شده اند
كه چيزي براي عرضه ندارند تاديگران ازآن استفاده كنند
كه...
...
خير سرمان خوشحال بوديم خواستيم حرفهاي خوب خوب بزنيم
فاتحه خوانديم رفت پي كارش!!!!
ولي خب خودمانيم، اگر ملتي هم احساس عزت بكند ديگر فلك هم
جلودارش نيست
فعلا طلاي فوتبال را عشق است.تا چند روز بهانه براي شنگيدن!! داريم

هیچ نظری موجود نیست: