هرآدمي چاهي است
گودالي بي انتها
كسي نمي داند ته اين چاه چيست.گاهي خود هر انسان حتي،
درست نمي داند كه در ته گودال وجودش چيست وكيست؟
آدمهاي سطحي نيز گودالهاي عميقي هستند،
كه دسترسي به ژرفناي آنان مقدور نيست.حتي آنهايي كه عميقاً سطحي اند.
...
هر آدمي چاهي است
گاهي اين چاه تاريك وسرد است وخشك.
واگر برسرآن بروي وتلنگري به آن بزني،جز صدايي برآمده از اعماقي تاريك
ونجوايي هولناك،بهره اي نمي بري.گرداگرد اين چاه هميشه سوت وكوراست.
تاريكي اش گويي مي خواهد رهگذران را به اعماق تيره خود بكشد.
وهمين است كه كسي سري به اين گونه آدمها نمي زند و آنان در سكوت و
تيرگي وخشكي خود تنها مي مانند.همچون چاه خشكي در دل كويري.
...
هر آدمي چاهي است
گاهي اين چاه پرآب و جوشنده است وگرداگرد خود همه را جمع مي كند.
از رهگذران وساكنان.اطراف آن هميشه شلوغ است وپر صدا.وجودشان
براي خيلي ها مايه اميد وحيات است وبودنشان معناي زندگي و بقا.
...
هر آدمي چاهي است
...
-----
ناتمام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر