۱۳۸۳ فروردین ۳, دوشنبه
برايمان از شهرستان مهمان آمده.شب را مانده اند.خواهرهاي كوچكم در اتاق من خوابيده اند.مثل بره هايي معصوم…چه خوابي مي بينند؟
… نگرانم…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر